غزلغزل، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

غزل صادقی

یه خبر خوب

حاج آقا - عمو محمد سلام امروز فهمیدم عروسی عمو محمد نزدیکه 24 خرداد امسال  هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا عمو محمد ...
20 ارديبهشت 1392

بازگشت بابا بزرگ و مامان بزرگ و خاله زهره از مکه

بازگشت بابا بزرگ و مامان بزرگ و خاله زهره از مکه سلام امروز بابا بزرگ و مامان بزرگ و خاله زهره از مکه برگشتند ساعت 6 صبح همه رفتند فرودگاه برای استقبال گل هم برده بودن ولی خاله زهره همراه با بابا بزرگ و مامان بزرگ پریسا از همون جا رفتند طالقان بقیه هم اومدن خونه بابا بزرگ  که مراسم استقبال خوبی بودو کوچه از اول تا اخر گلدون چیده و آب پاشی شده بود و چراغونی ,درست مثل نیمه شعبان  ,پلاکارد هم  دیگه جا نمونده  بو د که نزده باشن,  همه همسایه ها و خیلی از فامیل هم اومده بودن  جاتون خالی خیلی خوش گذشت    شب هم همه فامیل تالار نگین  فلکه شهرری شام دعوت بودن ,خاله هم که ر...
14 ارديبهشت 1392

چند روز به یاد موندنی

سلام تو این چند روز  که خاله زهره اینا مکه بودن من و آجی  پریسا و آجی پریناز با خاله اینا کلی جاها رفتیم شهر بازی , باغ وحش ارم , سرزمین عجایب , ...  و چون روز مادر هم  بود  پریسا و پریناز  برای  خاله زهره کادوی روز مادر گرفتن و نگه داشتن تا خاله  از مکه برگرده  راستی عمو  حسن هم یه بار مارو برد بیرون بعدهم با هم رفتیم پیتزا                    راستی یه خبر داغ  پسرداییم  شهریور به دنیا میاد  آخ جووووون هوررررررررا ...
12 ارديبهشت 1392

مامان بزرگ و بابا بزرگ و خاله زهره اینا میخوان برن مکه

امروز اول اردیبهشت  , مامان منو صبح خیلی زود  ساعت 5 بیدارم کرد آخه قرار بود مامان بزرگ و بابا بزرگ با خاله زهره  برن مکه  رفتیم خونه خاله زهره از اونجا رفتیم خونه  عمه ی  پریسا چون بابا بزرگ و مامان  بزرگ پریسا هم  با اونا میرفتن مکه بعد هم رفتیم فرودگاه مهراباد  اونجا  خیلی شلوغ بو د  بعد از بدرقه ساعت 11  اومدیم خونه و آجی پریسا و آجی پریناز هم وسایل شان را اوردن خونه ما چون قرار بود  تا اومدن خاله پیش ما بمونن  من خیلی خوشحال بودم که 14 روز پیش ما هستن تا خاله از مکه بیاد کلی هم نقشه  کشیدیم بریم شهر بازی, پارک ارم ,باغ وحش , سرزمین عجایب,...
1 ارديبهشت 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به غزل صادقی می باشد